
گروه فرهنگی «سراج24»- "گینس"، اولین فیلم سینمایی از ستاره بلامنازع چند سال اخیر تلویزیون، محسن تنابنده است.
فیلمی که وقتی خبر ساختش آمد همگان بی صبرانه منتظر اکران آن بودند تا ببینند «نقی معمولی» چه کرده است، اما با پخش تیزر آن امیدها کم کم به سوی یاس رفت و وقتی بر پرده نقره ای آمد جز افسوس چیزی بر جای نگذاشت.
«گینس» بنا دارد بگوید که با خطاکاری نمی توان پولدار شد، مسامحتا شاید بتوانیم بگوییم در مذمت گرایش به لقمه حرام است اما راهی که برای بیان این مضمون انتخاب شده است شدیدا آن را تحت تاثیر قرار داده است به گونه ای که وقتی مخاطب از سالن سینما بیرون می آید به جای آن که این معنا را فیلم دریافت کند در اندیشه شوخی های جنسی سخیف می رود، شوخی هایی که حتی در خنداندن مخاطب نیز غالبا الکن است.
اشتباه راهبردی تنابنده (یا عطاران!) در گینس آن است که تصور کردند (و البته عطاران همیشه تصور می کند) آن چه که در جمع های مخصوص و محدود مردانه به شوخی گفته می شود لزوما قابلیت طرح در میان عموم جامعه را دارد و حتما نیز منجر به خنده می شود در صورتی که این گونه نیست.
جریان سینمایی کشور به بلیه ای مبتلا شده است که درمانش قدری سخت می نماید، بلیه ای به نام عدم فهم و شناخت مردم. در سری از طیف فیلم های موسوم به روشنفکری قرار داد که کاملا ضدمخاطب و ضدمردم است، از بالا به پایین نگاه می کند و چیزهایی را طرح می کند که فقط طبقه محدودی از جماعت روشنفکر به آن اهمیت می دهند. در سر دیگر این طیف نیز فیلم های سخیف، بی مایه و مملو از شوخی های دم دستی قرار داد که مردم را جماعتی الکی خوش و با فرهنگی هرزه فرض کرده و می کوشد با رکیک تر کردن فضای سینما، گردش مالی خود را بالا ببرد؛ جریانی که تصور می کند سلیقه مردم ایران به قدری مبتذل است که برای خندیدن نیاز است "شلوار خود را پایین بکشد" و رضا عطاران را می توان چهره شاخص آن دانست.
گینس نیز متعلق به دسته دوم تقسیم بندی فوق است، در آوردن مکرر صدای باد معده، توالت رفتن های مکرر و پخش صدای مشمئز کننده آن، تکه کلام ها و کنایات جنسی نظیر "سیما لخته" و .... دست و پا زدن های کارگردان برای خنداندن مخاطب است، تلاشی که به جرات می توان گفت به شکست می انجامد.
فهم غلط از مردم کاملا در "گینس" خود را نشان می دهد، همانقدر که "پایتخت" با عفت و نجابت ایرانی خود در دل مردم نشست، اثر سینمایی تنابنده در هدف خود به شکست انجامید.
نکته مهم دیگر در زمینه این فیلم، انتخاب ماه مبارک رمضان و طرح افطار تا سحر برای اکران آن است. مسئولین محترم، برای بهره وری مردم از این ساعات روحانی و ماه پر فیض و برکت فیلمی را پیشنهاد داده اند که اگر فردی اندکی حیا داشته باشد به سختی می تواند فرزندان نوجوان خود را برای دیدن آن به سینما ببرد و شرمگین خارج نشود. ممکن است مسئولین محترم سازمان سینمایی این نظر را قبول نداشته باشند، اثبات یا رد این گفته کار دشواری نیست آقایان پس از نوش جان کردن افطار خود به همراه همسر گرامی و فرزندان خود به سینما رفته و یک ساعت و نیم صدای توالت و لختی سیما و اشاره های جنسی را نظاره کنند آن گاه نظر خود را بفرمایند. فیلمی که دوستان این گونه تشخیص داده اند قابلیت پخش عمومی و حتی بدون محدودیت سنی را دارد قاعدتا برای خانواده های مکرم ایشان نیز مناسب است، قاعدتا در نظر مسئولین محترم کشور ما خانواده های مردم و فرهنگ عمومی به اندازه خانواده های خودشان احترام و ارزش دارند.
همه اینها را گفتیم یک نکته را نیز به عنوان اختتام این نوشتار باید بیان کرد؛ "گینس" اتفاق مهمی در سینما نیست، فیلمی کم ارزش که با تصمیم مدیران سازمان سینمایی مجوز اکران در ماه مبارک رمضان گرفت و به زودی نیز فراموش خواهد شد اما قطعا در کارنامه مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باقی خواهد ماند.